فرض کنید شما یک ساندویج دارید که میخوایید اون رو به حمید و رضا بدید تا به طور مساوی بین خودشون اون رو تقسیم کنن.
یک راه اینه که برید بررسی کنید و ببینید که حمید و رضا کدوم یکی شون آدم بهتر و با وجدان تر و خداترس تری هست اون رو انتخاب کنید و ساندویچ رو بهش بدید تا تقسیم کنه، این همون کاری هست که سال هاست داره تو کشور ما انجام میشه و با ساختن مراکز گزینش و انواع نظارت ها میخواییم کار رو به افراد خوب!!! بسپریم و هر وقت هم که موفق نمیشیم زود میریم یقیه اون کسی که خودمون به عنوان آدم خوب زمانی معرفیش کرده بودیم میگیریم و میگیم ای خائن!!!
مثلا ما سکان بانک ملی رو میدیدم به فردی مثل خاوری، کلی تحقیق میکنیم که این شخص خدای نکرده ادم بدی نباشه و آخر کار هم همون میشه که همه میدونیم. اما تو سویس کلی بانک هست اما ما هیچ وقت خبر اختلاسی توش نمی شنویم! آیا دلیلش اینه که اونا روسا رو درست انتخاب کردن؟
برگردیم به همون مسئله تقسیم ساندویچ، به جای اینکه دنبال یک فرد خوب باشیم که ساندویچ رو بدیم تا تقسیم کنه، حمید رو صدا میکینم و ساندویچ رو بهش میدیم و میگیم هر جور دوست داری تقسیم کن، فقط یک نکته رو بهش یادآوری میکنیم اونم اینکه بعد از اینکه تو ساندویچ رو تقسیم کردی، رضا میاد و از بین دو قسمت تقسیم شده هر کدوم رو که خواست برمیداره! تو این حالت صرف نظر از اینکه حمید آدم خوبی باشه یا ادم بدی باشه سعی میکنه به عادلانه ترین شکل ممکن ساندویچ رو تقسیم کنه چرا که اگر ناعادلانه تقسیم کنه خودش ضرر میکنه. در حالت دوم یک سیستم درست برای تقسیم ساندویچ طراحی شده و صرف نظر از اینکه تقسیم کننده ساندویچ چه کسی باشه، ساندویچ به صورت عادلانه تقسیم خواهد شد.
ما باید سیستم های کشورمون رو جوری طراحی کنیم که حتی اگر فاسد ترین آدم هم زمام امور رو در دست داشته باشه، نتونه تخلفی کنه! والا مجبوریم این دور باطل رو که طی این این ده ها سال طی کردیم دوباره طی کنیم!!!
درباره این سایت